Glossary entry (derived from question below)
English term or phrase:
Intersectionality
Persian (Farsi) translation:
نظریه میان برشی
Added to glossary by
Zahra Mazaheri
Dec 26, 2017 10:26
6 yrs ago
1 viewer *
English term
Intersectionality
English to Persian (Farsi)
Other
Psychology
Intersectionality views identity as a network of multiple ways of being in, experiencing, and being seen
(or not
seen) in the world, present within a single individual. Intersectionality, therefore, rejects the notion of essentialism,
or that a person can be boiled down to a single, defining identity or attribute.
(or not
seen) in the world, present within a single individual. Intersectionality, therefore, rejects the notion of essentialism,
or that a person can be boiled down to a single, defining identity or attribute.
Proposed translations
(Persian (Farsi))
3 +1 | نظریه میان برشی | Zahra Mazaheri |
5 +1 | چندبعدی بودن هویت | Hossein Soltaninejad |
5 | تقاطعباوری | Mohammad Ghaffari |
Change log
May 30, 2018 08:09: Zahra Mazaheri Created KOG entry
Proposed translations
+1
36 mins
4 KudoZ points awarded for this answer.
+1
9 hrs
چندبعدی بودن هویت
،با توجه به متنی که قرار دادید، این دیدگاه یا نظریه هویت افراد را چندبعدی و متشکل از فاکتورهای مختلف دانسته و آن را تنها به یک ویژگی محدود نمی کند. بنابراین بهترین معادل به نظر میرسد که همان نظریه چندبعدی بودن هویت باشد.
موفق باشید.
موفق باشید.
1 day 17 mins
تقاطعباوری
http://azfemina.com/fa/?p=825
http://www.magiran.com/ppdf/nppdf/2387/p0238725760111.pdf
http://www.ghatreh.com/news/nn35735033/
واژهی «اینترسکشنالیتی»- استعارهی ابداعشدهی نظریهپرداز انتقادیِ حقوقی، کیمبرلی ویلیامز کرنشاو[۴] است که توضیح میدهد چگونه ستم نژادی و ستم جنسیتی در زندگی زنان سیاه با هم در تعامل هستند.
ترافیک در یک تقاطع را در نظر بگیرید که رفت و آمد در هر چهار مسیر آن جریان دارد. تبعیض هم مانند ترافیک در یک چهارراه است؛ ممکن است در یک جهت جریان یابد یا در مسیری دیگر. اگر سانحهای در یک تقاطع اتفاق افتد، باعث و بانی آن میتواند ماشینهای عبوری از هر کدام از این مسیرها و گاهی از همه مسیرها باشد. به طور مشابه، اگر یک زن سیاه آسیب ببیند از آنجا که در یک تقاطع (جنس و نژاد) است، صدمه او میتواند ناشی از تبعیض جنسی یا نژادی باشد […] اما همیشه بازسازی یک تصادف آسان نیست: گاهی اوقات علائم ترمز و صدمات به سادگی نشان میدهد که سوانح به طور همزمان رخ داده است، یا گاهی تلاشهای ناامیدانه و طاقتفرسایی را میبینیم که به دنبال یافتن راننده مقصر است (کیمبرلی ویلیامز کرنشاو، ۱۹۸۹٫ ص ۱۴۹).
در بحث هــای فمینیســتی واژه ای وجــود دارد بــا عنــوان
«Intersectionality «که شــاید نزدیک ترین ترجمــه به آن «تقاطع باوری»
باشد. «تقاطع باوری» به ما کمک می کند برای آگاهی از این واقعیت مسلم
که چگونه یک انســان ممکن اســت به طور هم زمان براســاس جنبه های
گوناگونــی از هویتش مورد تبعیض قــرار بگیرد.
http://www.magiran.com/ppdf/nppdf/2387/p0238725760111.pdf
http://www.ghatreh.com/news/nn35735033/
واژهی «اینترسکشنالیتی»- استعارهی ابداعشدهی نظریهپرداز انتقادیِ حقوقی، کیمبرلی ویلیامز کرنشاو[۴] است که توضیح میدهد چگونه ستم نژادی و ستم جنسیتی در زندگی زنان سیاه با هم در تعامل هستند.
ترافیک در یک تقاطع را در نظر بگیرید که رفت و آمد در هر چهار مسیر آن جریان دارد. تبعیض هم مانند ترافیک در یک چهارراه است؛ ممکن است در یک جهت جریان یابد یا در مسیری دیگر. اگر سانحهای در یک تقاطع اتفاق افتد، باعث و بانی آن میتواند ماشینهای عبوری از هر کدام از این مسیرها و گاهی از همه مسیرها باشد. به طور مشابه، اگر یک زن سیاه آسیب ببیند از آنجا که در یک تقاطع (جنس و نژاد) است، صدمه او میتواند ناشی از تبعیض جنسی یا نژادی باشد […] اما همیشه بازسازی یک تصادف آسان نیست: گاهی اوقات علائم ترمز و صدمات به سادگی نشان میدهد که سوانح به طور همزمان رخ داده است، یا گاهی تلاشهای ناامیدانه و طاقتفرسایی را میبینیم که به دنبال یافتن راننده مقصر است (کیمبرلی ویلیامز کرنشاو، ۱۹۸۹٫ ص ۱۴۹).
در بحث هــای فمینیســتی واژه ای وجــود دارد بــا عنــوان
«Intersectionality «که شــاید نزدیک ترین ترجمــه به آن «تقاطع باوری»
باشد. «تقاطع باوری» به ما کمک می کند برای آگاهی از این واقعیت مسلم
که چگونه یک انســان ممکن اســت به طور هم زمان براســاس جنبه های
گوناگونــی از هویتش مورد تبعیض قــرار بگیرد.
Something went wrong...